با دفاع رساله دکتری اعظم پیلهوری در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی، اولین دانشجوی رشته مددکاری در مقطع دکترای این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
به گزارش مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران، عنوان این رساله «بررسی تطبیقی نقش خانواده در ماندگاری در ترک اعتیاد» بود که با حضور محمد زاهدی اصل در سمت استاد راهنما، محمدسعید ذکایی و سعید معیدفر به عنوان مشاوران و عذرا جاراللهی و احمد بهپژوه به عنوان داوران داخلی و خارجی عصر یکشنبه ۵ دیماه دفاع شد.
اهمیت این جلسه از این روست که این اولین رساله در مقطع دکتری رشته مددکاری دانشگاه علامه طباطبائی است که مورد دفاع قرار گرفته و بدین ترتیب اولین فارغالتحصیلی در این مقطع روی میدهد.
آنچه در زیر میخوانید چکیده این رساله است که به همت اعظم پیلهوری گردآوری شده است که با این رساله، پیلهوری موفق به اخذ مدرک دکتری با درجه عالی شد؛
عنوان: بررسی تطبیقی نقش خانواده در ماندگاری در ترک اعتیاد
«مقدمه: اکثر معتادین در مراکز بازپروری بارها اقدام به ترک اعتیاد کردهاند. این موضوع آنقدر رایج است که عدهای معتقدند ترک مستمر مواد مخدر بیشتر یک استثناء است تا یک قاعده. بررسی اجمالی آثار منتشر شده نشان می دهد که یکی از عوامل سبب ساز در روی آوری به اعتیاد و نیز عود آن، خانواده است. به واقع روابط خانوادگی همچون یک شمشیر دولبه عمل کند. خانواده همانطور که میتواند حامی این افراد باشد و به عنوان سپری در برابر مشکلات بعد از قطع مصرف آنها عمل کند؛ میتواند آنها را محدود کند، با آنها درافتد و یا زمینههای لازم برای بازگشت مجدد را برای آنها فراهم نماید. اما سوال اصلی این تحقیق آن بود که در خانوادهای که تا دیروز به عنوان یکی از عوامل سببساز در رویآوری مصرف کننده به مواد محسوب میشد و در دوران قطع مصرف نیز به عنوان یکی از عوامل موثر در عود از آن یاد میشود، چه تغییری رخ داده که موجبات مانایی مصرفکننده را در درمان فراهم آورده است؟
روش: این مطالعه کیفی با روش نظریه پردازی داده بنیاد صورت گرفت. مشارکتکنندگان بر اساس نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و نمونهگیری تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت. بدین ترتیب ۱۲ نفر از مصرفکنندگان، ۱۲ نفر از خانوادههای ایشان، ۱۸ نفر از بهبودیافتگان و ۲۰ نفر از خانوادههای ایشان در این پژوهش شرکت کردند. دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته با هر یک از مشارکتکنندگان و مستندات موجود جمعآوری شد و جهت تحلیل دادهها نیز از شیوه کدگذاری strauss و corbin در سه سطح(کدگذاری باز، محوری و انتخابی) استفاده گردید. طول مدت مصاحبهها بین ۴۵ دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه بود.
یافتهها: یافته های این تحقیق نشان از تفاوت خانواده های بهبودیافتگان و مصرف کنندگان در زمینه های ساختاری(شرایط علی)، شناختی و نگرشی(شرایط زمینه ای) و نیز عاطفی(شرایط مداخله گر) است. در خانواده های بهبودیافتگان مرزهای واضح و شفاف با دیگران مهم خانواده وجود داشت و غالبا خانواده ها در زمان مصرف در پی پنهان سازی اعتیاد مصرف کننده عمل کرده بودند. عدم تسری تعارضات والدینی، سلسله مراتب پایدار ، عدم درگیری بالا میان اعضای خانواده، جداسازی و یا گاها کاهش فاصله عاطفی میان اعضا، حمایت خانواده مبدا، بهبود تعاملات، تهدیدهای کارساز از جمله بارزترین ویژگی های ساختاری در خانواده بهبودیافتگان بود. آشکارسازی اعتیاد، حد و مرزهای ضعیف و مداخله دیگران مهم؛ سلسله مراتب ناپایدار میان والدین و فرزندان، درهمتنیدگی، مثلثسازی، تهدیدهای عملیاتی نشده و تکراری، درگیری و تنش در خانواده، دوریگزینی و کاهش ارتباطات و در نهایت عدم حمایت خانواده مبدا نیز از جمله عوامل ساختاریِ تاثیر گذار بر عدم مانایی مصرف کننده در این مطالعه شناسایی شدند. علاوه بر آنچه آمد خانواده های بهبودیافتگان به لحاظ هیجانی وع اطفی از ثبات بیشتری برخوردار بودند و مولفه های شناختی آنها نیز متفاوت از خانواده های دارای عضو وابسته به مواد بود.
نتیجهگیری: در زمانهایی که در خانوادههای افراد وابسته به مواد شدت درگیری و تعارض بالاست، تغییر ساختاری در الگوهای تعامل جاافتاده و تکراری خانواده ضروری میباشد. اعضای خانواده باید به گونه ای متفاوت از گذشته رفتار نمایند. لازم است تعارضات و در هم تنیدگی روابط در خانواده جای خود را به آرامش و مرزهای واضح و روشن بدهد. عضو فاصله گیر به مصرف کننده نزدیکتر شده و عضو در هم تنیده بیشتر به نیازهای خود و سایر اعضا بپردازد. تغییرات ساختاری در مشارکت کنندگان این تحقیق، ماحصل حضور در گروههای خودیار است، بدین معنا که خود به خود و در یک فرآیند ناخودآگاه رخ نداده است. اما در خانوادههایی که درگیری بالایی بر سر مصرف مواد گزارش نمیشود، تنها تغییر مقطعی الگوی تعاملات رایج کفایت مینماید. تهدید و یا عملیاتی ساختن آن از جمله مواردی است که تغییر مقطعی تعامل در این خانواده ها را موجب می گردد. البته پس از ورود مصرف کننده به جریان درمان لازم است تا خانواده برای مانایی مصرف کننده در درمان به الگوهای رفتاری پیشین خود عودت نماید. جالب اینکه بهبودیافتگان در چنین خانوادههایی غالباً متوجه تغییرات رخ داده در خانواده خود نمی شوند، و دائما بحث را به سمت مسئولیت و تغییرات خودشان سوق میدهند. لازم به ذکر است که چنین تغییراتی تنها در سایه تغییر در باورها و به تبع آن جایگزینی عواطف منفی با احساسات و هیجانات مثبت محقق می گردد که البته تغییر باورها نیز مشروط به فراهم بودن شرایطی از جمله متناسب بودن آموزش با نیازها و مشکلات گروه هدف، بهره گیری از روشهای مناسب جهت ارائه آموزش، تاثیر گذاری آموزشگر، امنیت محیط آموزش و…می باشد.
این در حالی بود که خانوادههایی که درگیری بالایی را گزارش کرده بودند، غالبا از راه تغییرات ساختاری-تغییرات در الگوهای رایج خانواده- توانسته بودند مصرفکننده را به جریان درمان وارد سازند.
کلیدواژه: ساختار خانواده، مانایی در درمان، نظریه پردازی داده بنیاد، بازسازی شناختی، گروههای خودیار.»
گفتنی است سعید معیدفر، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و احمد بهپژوه استاد روانشناسی و علوم تربیتی این دانشگاه است.
جهت مشاهده فیلم کوتاه از این مراسم اینجا کلیک کنید.
منبع: عطنا